زیبا گل من
تو که با عشوه گری دل میبری
چرا من گل من؟
- ۱ نظر
- ۰۱ آذر ۹۵ ، ۲۲:۲۳
تو که با عشوه گری دل میبری
چرا من گل من؟
احتمالا با بودا برم اهواز دو سه روزی
یکم سفر
برای اولین باره که راه خیلی دور میرم (دورتر از 700 کیلومتر)
هیجان دارم
کاش پول باشه باهاش خرید کنم
خیره سر گر نپذیرفت ادب، بگذار
تا که تادیب کند گردش دورانش
طبع دون زان نشد آگه ز پشیمانی
که چو بد کرد، نکردیم پشیمانش
پروین اعتصامی
راهِ مرا اشاره شو
من به کجا رسیده ام؟
هرچه دویده ام تو را
خسته شدم ، ندیده ام
مولانا
هیچی
این الان وضعیت منه
نمیدونم چرا بستم نرسید
آخه کدوم آدم عاقلی تو این موقع سال نخ میخره؟
با توام ای رفته از دست
هر کجا باشم غمت هست
یک عدد انتر احمق حال بهم زن داریم
چطور از شرش خلاص بشیم؟
امیدوارم هرچه زودتر از زندگیم نیست و نابود بشه
خب سرمایه رو گذاشتم
شنبه میفرسته واسم
امیدوارم بازدهی خوبی داشته باشه
حالا از کجا بیارم واس بودا پول جابجا کنم؟
خسته تر که نمیشه گفت
روزمره تر از همیشه
ازون جهت خستم
یه سرمایه گذاری میخوام بکنم و دو به شکم
ریسک زیاد نداره ولی اینکه همه دار و ندارمو بزارم روش سختمه
دوسال قبل یه درخت انجیری بود که دیگه نیست
یعنی همون دو سال قبل قطعش کردن
یه شاخه ازش برداشتم و توی یه گلدون بزرگ کاشتم
الان شده یه نهال جوون و آرزومند
من بالاخره یه زمین میخرم و تورو توش میکارم
بهت قول میدم رفیق